
آیین بهایی (بهائیت)، دیانتی است جهانی برخاسته از ایران است[۱][۲] که بهاءالله، در سده ۱۹ میلادی آنرا بنیان گذاشت. بهائیان معتقدند پیامبران از طریقِ فرایندِ «ظهور تدریجی وحی» به هم پیوند میخورند. طبق این فرایند خداوند آموزههای خود را به صورت پیاپی و تدریجی و با توجه به مقتضیات زمان و ظرفیت فهم بشر به او ارائه میکند؛ از همین رو، ادیان، سیری تکاملی میپیماند و ظهور ادیان را پایانی نیست. همچنین بهائیان معتقدند که بهاءالله (۱۸۱۷–۱۸۹۲) موعود جمیع ادیان و جدیدترین فرستاده خدا در سلسله پیامبران پیشین است که برای ایجاد وحدت و صلح بین نوع بشر ظاهر شده است.[۳][۴] [۵]
آموزههای بهائی بر اعتقاد به خدای یکتا، یکی بودن اساس جمیع ادیان الهی، یگانگی نوع انسان، ظهور تدریجی حقایق دینی، یگانگی و شرافت ذاتی نوع انسان، اعتقاد به حقوق برابر از جمله آزادی اندیشه برای همۀ انسانها، برابری زن و مرد، هماهنگی علم و دین، جداییناپذیری عبادت و خدمت، لزوم جستجوی مستقل حقیقت و رهائی از تقلید و هر نوع تعصب، رفتار و اخلاق نیکو و اهمیت پرورش صفات معنوی، اهمیت تعلیم و تربیت، لزوم رفع فقر فاحش و ثروت مفرط و محوریت عدالت در تمامی فعالیت های انسان تاکید دارد.[۶][۷]
شمار پیروان دیانت بهائی، بیش از ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر برآورد شدهاست.[۸] با اینکه این شمار کمتر از ۰٫۲٪ جمعیت دنیاست ولی از نظر پراکندگی در کشورهای مختلف پس از مسیحیت دومین دین جهان شمرده میشود.[۹]
ریشهشناسی
شخصیتهای اصلی | |
نوشتهها | |
مؤسسات | |
تاریخچه | |
سفرهای عبدالبهاء به غرب | |
شخصیتهای بارز | |
بیشتر | |
در زبان فارسی کلمه بهائی یا به عنوان صفتی برای اشاره به دین بهائی مورد استفاده قرار میگیرد، مانند احکام بهائی، ازدواج بهائی و آموزههای بهائی، و یا به عنوان اصطلاحی برای توصیف پیروان بهاءالله. ریشه کلمه بهائی از کلمه بهاء میآید به معنی «شکوه»؛ بهاءالله به معنی «شکوه خداوند» است. به دین بهائی، آئین بهائی و دیانت بهائی هم گفته میشود. اصطلاح دیگر بهائیت است که چندان صحیح نیست.
اعتقادات بهائی
بهائیان معتقدند که بهاءالله، جدیدترین فرستاده خدا در سلسله پیامبران پیشین است.[۱۰]
خدا
بر اساس تعالیم بهاءالله جهان آفرینش یک خالق واحد دارد که درک ذات حقیقی آن برای ذهن انسانی غیرممکن است.[۱۱][۱۲] درک انسان از مفهوم خدا هر قدر هم که وسیع و با برخورداری از تخیل قوی باشد، همیشه دچار محدودیتهای ذهن انسان خواهد بود.[۱۳][۱۴]منابع بهائی خدا را نامحدود، مقتدر، دانا، بخشنده و توانا، غیرقابل ادراک، غیرقابل دسترس، منبع وحی، ابدی، عالِم کل، همهجا حاضر و قدیر توصیف میکنند و بهائیان معتقدند اگر چه ممکن است افراد تصورات مختلف از خدا داشته باشند و به زبانهای مختلف دعا کنند یا ادیان اسامی مختلفی برای اشاره به خدا به کار برند، اما همه این موارد به یک حقیقت و خالق واحد اشاره میکنند.[۱۵][۱۶]
منابع بهائی همچنین میآموزند که انسانها ارادهٔ خداوند را از طریق پیام آوران الهی (در اصطلاح بهائی مظاهر ظهور الهی) میتوانند درک کنند.[۱۱] اگر چه ذات حقیقی خداوند همیشه دور از دسترس خواهد ماند اما انسان به کلی محروم از شناخت خدا نیست و آنچه دربارهٔ حقیقت خدا میداند توسط سلسله پیام آوران یا بنیانگذاران ادیان بزرگ جهان (مظاهر ظهور الهی) به صورت تدریجی و بنا به استعداد و قابلیت انسان و با توجه به شرایط اجتماعی و تاریخی به انسان آموخته شدهاست[۱۵]. تعالیم و آموزههای این پیام آوران انسان را به خداوند نزدیک میکند.[۱۵]
روح و جهان پس از مرگ
بهائیان به بقای روح اعتقاد داشته و هدف از زندگی را پرورش استعدادات روح میدانند. از نظر بهاییان، حیات اصلی حیات روح است و جسم تنها واسطه و ابزاری برای ترقی روح است.[۱۷][۱۸] به اعتقاد بهائیان روح از جسم جداست و پس از مرگ، در عوالم روحانی به ترقی خود ادامه میدهد.[۱۷] بهائیان تعلق روح به جسم را همانند ارتباط نور با آئینه میدانند، نوری که در آینه مشهود است از خود آینه نیست بلکه انعکاس نوری است که از منبع دیگر ناشی میشود، به همین سبب وقتی آینه میشکند نور همچنان باقی و برقرار است.[۱۸]
در آثار بهائی توضیح داده شده که قوای ذهنی همچون تفکر، استدلال، درک و تخیل از خصوصیات روح انسان هستند و با استفاده از قوای روح است که نوع بشر پیشرفت میکند.[۱۹]
بهائیان معقدند که پس از مرگ اگر چه جسم انسان از بین میرود اما روح انسانی به پیشرفت خود در عوالم معنوی ادامه میدهد و در سفری ابدی به سوی کمال ترقی پیدا میکند. بهاءالله فرق این جهان با جهان بعد را همچون «فرق عالم جنین ... با این عالم» می داند.[۲۰] بر اساس این دیدگاه و توضیحات بیشتر عبدالبهاء، همانطور که رحمِ مادر محیط مناسبی جهت پرورش جسمانی انسان در مرحلهٔ جنینی است، این جهان نیز عرصهای است که در آن انسان خصوصیات و توانمندیهای معنوی را که برای ادامهٔ رشد و پیشرفت خود هم در این جهان و هم در جهان بعد به آنها نیاز دارد، توسعه و پرورش میدهد. همانطور که دست، پا، چشم، گوش و سایر اعضای انسان در عالم جنین رشد پیدا میکند و انسان را برای زندگی در این عالم آماده میکنند، به همین نحو صفات و خصائل روحانی انسان همچون بخشش، عشق، فروتنی، محبت و غیره روح انسان را برای زندگی در عالم بعد آماده میکنند.[۱۹]
در دیدگاه بهائی ترقی در این دنیا و عالم بعد به واسطهٔ لطف و فیض الهی است و همچنین اعمال نیکی که به نام و یاد متوفی در این دنیا انجام میشوند و نیز دعا و مناجاتی که در حق متوفی خوانده میشود در پیشرفت روح انسان پس از مرگ مؤثر بهشمار میروند.[۲۱][۱۹]
مفهوم دین
بهاءالله به پیروان خود تعلیم میدهد که منشأ تمام ادیان یکی است؛ اصول اساسی آنها با یکدیگر مشترک است، هدف آنها یکی است و تعالیم ادیان مختلف جنبههای مختلف یک حقیقت واحد را روشن میکند. بر اساس اعتقادات بهائی، دین الهی واحد است و در حقیقت یک دین وجود دارد که در طول زمان و به تدریج بر بشر عرضه میشود.[۲۲]
به اعتقاد بهائیان، پیامبران در طی فرآیندی مستمر، تدریجی و همیشگی، به تناسب ظرفیت درک و فهم بشر و نیازها و شرایط هر زمان، تعالیم و هدایت لازم را برای تکامل اجتماعی و معنوی انسان فراهم میکنند و بشر را از قابلیتها و مسئولیتهایش در مقام حافظ و امانتدار جهان آفرینش آگاه میسازند.[۶] در این نگاه، حقیقت و تعالیم دینی به تدریج و به تناسب ظرفیت روحانی مردم در هر برهه از تاریخ عرضه میشود[۶] و تفاوت ادیان در آن دسته تعالیم اجتماعی و احکام آنها دیده میشود که بنا به درجهٔ بلوغ اجتماعی و روحانی مردم و شرایط خاص جامعه ای که دینی خاص در آن ظاهر شده میتوانند متفاوت باشند. همچنین دلیل دیگر تفاوتهای میان ادیان، برداشتهای غلط و شرح و تفاسیری ذکر میشود که در طول قرنها توسط پیروان ادیان انباشته شده و حقیقت هر دین را مخدوش میکند.[۲۲]
بهطور کلی، بهاءالله بیان میکند که دین وسیله مؤثری برای تکامل اجتماعی است و سلسله ادیان جهان مراحل مختلف هدایت بشر توسط خداوند هستند که به تدریج رشد و تکامل بشر را تضمین میکنند.[۲۲] بر این اساس، اعتقاد بهائیان این است که هیچ دینی نمیتواند ادعای آخرین دین بودن داشته باشد و بشر تا ابد هدایت الهی را از طریق پیامبران دریافت میکند. بهاءالله نیز بیان میکند که بعد از او نیز آمدن پیامبران ادامه خواهد داشت.[۶]
یگانگی نوع انسان
بهاءالله بیان میکند که نوع بشر یکی است و انسانها همانند میوههای یک درخت و برگهای یک شاخه با هم برابر هستند.[۶] در منابع بهائی این که انسانها همه اعضای یک خانوادهٔ بشری هستند به عنوان یک اصل اساسی معرفی شدهاست و شوقی افندی اصل یگانگی نوع انسان را محور و جوهر اساسی تمامی تعالیم بهائی میداند.[۶]
بهائیان معتقدند تعصبات و سوءتفاهمهایی که باعث میشود یک گروه از انسانها خود را برتر از دیگران تصور کنند موجب مشکلات فراوان میشود. در اعتقاد آنها هیچ گروه قومی یا فرهنگی برتر از دیگران نیست، همه انسانها شریف هستند و نزد خدا تفاوتی با هم ندارند.[۶] بر این اساس وحدت نوع بشر یکی از تعالیم بهائی است و بهاءالله بهائیان را تعلیم میدهد تا نه تنها هموطنان خود بلکه همه مردم جهان را دوست بدارند.[۶] بهائیان معتقدند دوست داشتن تمامی مردمی جهان منافاتی با دوست داشتن مردم کشور خود ندارد. آنها مخالف ملیگرایی افراطی و تعصبات خشونتآمیز مرتبط با آن هستند نه مخالف وفاداری به کشور و احساس مسئولیت نسبت به وطن.[۶]
یگانگی نوع انسان به معنای تحمیل یکنواختی نیست و آثار بهائی بر اصل وحدت در عین تنوع تأکید مینمایند.[۶] در آئین بهائی تنوع قومی، فرهنگی، فکری و … ارزشمند محسوب میشود و ارج نهاده میشود.[۶] عبدالبهاء جامعهٔ انسانی را به باغی با گلهای مختلف تشبیه میکند که تنوع و تفاوت رنگها باعث زیبایی و جلوهٔ بیشتر آن میشود.[۶]
تحری حقیقت
آثار بهائی جستجوی حقیقت بهطور مستقل را یکی از اساسیترین وظایف هر فرد میداند. بهاءالله تأکید میکند که فرد باید دنیا را با چشم خود ببیند و نه از نگاه دیگران.[۲۳] تعالیم بهائی بیان میکنند که فرد به جای تقلید کورکورانه از دیگران یا از سنتهای جامعه خود باید به جستجوی حقیقت بپردازد. آثار بهائی بیان میکنند که نوع بشر از توانایی تشخیص حقیقیت برخوردار است و فرد با استفاده از قوهٔ عقل و خرد که خداوند به انسان داده میتواند مسائل را بررسی کند و به حقیقت دست یابد.[۲۴][۲۵] این اصل در انتخاب دین توسط فرد نیز مصداق دارد و آثار بهائی بیان میکنند که هر فرد در نحوهٔ تعیین اعتقاد خود باید آزاد باشد و هیچکس هرگز نباید برای قبول عقاید دینی تحت فشار یا اجبار قرار گیرد.[۲۶] کودکانی که در خانوادهٔ بهائی متولد یا بزرگ میشوند خود باید در هنگام بلوغ (حداقل سن ۱۵ سال برای دختر و پسر) در مورد اعتقاد دینی خود تصمیم بگیرند.[۲۶]
لزوم ترک تعصب
دیانت بهائی پذیرش فرهنگی و دینی را ترویج میدهد.[۶] بهائیان معتقدند پذیرش اصل یگانگی انسان ایجاب میکند که هر نوع تعصبی از جمله تعصب نژادی، طبقاتی، قومی، زبانی، دینی، جنسیتی و … از میان برداشته شود. منابع بهائی بیان میکنند تعصب تصویری نادرست دربارهٔ دیگران است که به افراد اجازه نمیدهد که همه انسانها را برابر و شریف ببیند.[۲۷] بهائیان احساس برتری را دلیل اصلی ایجاد تعصب میدانند.[۲۸] در آثار بهائی انواع تعصب از جمله تعصبات سیاسی، نژادی، دینی، قومی، اقتصادی و مایهٔ ویرانی جامعهٔ انسان معرفی شده است.[۲۹] و رفع تعصبات وسیلهٔ رسیدن به وحدت و پیشرفت جامعهٔ بشری در نظر گرفته میشود.[۶]
برابری زنان و مردان
بهاءالله در آثار خود بیان میکند که نزد خدا زن و مرد برابر هستند و هیچیک بر دیگری برتری ندارد.[۶] آثار بهائی تعلیم میدهند که انسانیت جنسیت ندارد. زن و مرد هر دو انسانند و هیچیک به دلیل جنسیت امتیاز یا برتری بر دیگری ندارند.[۳۰] آثار بهائی برابری میان زنان و مردان و مشارکت آنها در عرصههای مختلف را پیش نیازی برای دستیابی به وحدت و صلح جهانی و پیشرفت اجتماع میدانند.[۳۰] در دیدگاه بهائی نابرابری میان زنان و مردان نه تنها مانع ترقی زنان بلکه مانع پیشرفت کل اجتماع میشود و همینطور به پیشرفت مردان نیز لطمه میزند.[۶][۳۰] عبدالبهاء در آثار خود زن و مرد را به دو بال پرنده تشبیه میکند و توضیح میدهد همانطور که تنها هنگامی که هر دو بال قوی باشند پرنده میتواند پرواز کند، به همین نسبت موفقیت و رفاه بشریت نیز تنها وقتی اتفاق میافتد که زنان همپای مردان پیشرفت کرده باشند.[۶] برای بهائیان اصل برابری زن و مرد صرفاً به معنای فراهم کردن ترتیباتی برای مشارکت زنان در ساختارهای فعلی جهان نیست و بهائیان تلاش برای ارتقای مقام زنان به سطح مردان را به تنهایی کافی نمی دانند بلکه بهائیان معتقدند تغییر اساسی تر در ساختارهای اجتماع لازم است و زنان و مردان باید با همکاری یکدیگر برای ساختن نظم اجتماعی جدیدی تلاش کنند که در آن خصوصیاتی چون سلطهجویی، قدرتطلبی، رقابت خصومتآمیز جای خود را به عشق و خدمت بدهد، خصوصیاتی که آثار بهائی زنان را در آنها قوی میبیند.[۶][۳۰]
دین باید سبب الفت و محبت باشد
بهائیان معتقدند که پیغمبران اصولاً برای برطرف کردن اختلافات بشر و به وجود آوردن الفت بین مردم ظاهر شدهاند، لذا اگر دین هم که خود باید علاج اختلافات باشد سبب اختلاف و جنگ و جدائی شود، به گفته عبدالبهاء بیدینی بهتر از آن است.[۳۱][۳۲][۳۳]
هماهنگی علم و دین
هماهنگی علم و دین یکی از اصول اساسی آئین بهائی است. آثار بهائی علم و دین را در تضاد با یکدیگر نمیدانند بلکه بر هماهنگی بنیادین آن دو تأکید میکنند.[۲۲]
آثار بهائی توضیح میدهد که حقیقت یکی است و علم و دین دو وسیله برای شناخت و درک حقیقت هستند.[۲۲] در دیدگاه بهائی برای درک واقعیت، هم باید به علم و هم به دین رجوع کرد.[۲۵] برای بهائیان، علم و دین دو نظام دانش هستند که نقش مکملی دارند و هر دو با هم پیشرفت تمدن را امکانپذیر میسازند.[۲۵] بهائیان معتقدند دین بدون علم عقلگرایی و خرد به خرافات و تعصبات فروکاسته می شود و علم بدون دین و اخلاق به ابزاری در خدمت ماده گرایی خشک تبدیل میشود.[۲۵][۳۴]
صلح عمومی
دستیابی به صلح جهانی یکی از اهداف آئین بهائی است.[۳۵] این آئین بشر را دعوت میکند تا یگانگی بنیادین نوع انسان را بپذیرد و برای دستیابی به صلح جهانی از طریق اقدامات مشترک و مبتنی بر پذیرش وحدت در عین تنوع، برابری، عدالت، رهبری اخلاقی، برابری جنسیتی و… در سطح محلی و بینالمللی تلاش کند.[۳۵] سایر اصولی که بهائیان با دستیابی به صلح عمومی مرتبط می بینند عبارتند از: عدالت اقتصادی و رفع درجات افراطی فقر و ثروت، رفع هر گونه تعصب، آموزش همگانی که جنبههای مادی، انسانی و معنوی زندگی انسان را دربر گیرد و بر هماهنگی علم و دین تأکید داشته باشد، گزینش یک زبان و خط واحد جهانی که افراد علاوه بر زبان مادری خود جهت تسهیل ارتباطات بینالمللی آن زبان را یاد بگیرند.[۳۵]
تعالیم بهائی تحول فردی و اجتماعی بر اساس مطالعه و کاربست اصول اخلاقی و معنوی را ترویج میکند.[۳۵] بهائیان برای یادگیری در مورد اصول زیربنایی یک اجتماع صلح آمیز و چگونگی به کار بستن این اصول و به اشتراک گذاشتن آنها با دیگران فعالیت میکنند.[۳۵]
از میان بردن فقر مفرط و ثروت بی اندازه
آثار بهائی به ارتباط و بهم پیوستگی افراد به عنوان اجزای اجتماع تأکید دارند و تعالیم بهائی از میان بردن فقر مفرط و ثروت بیاندازه را برای وحدت خانوادهٔ بشری و بنای یک جامعهٔ جهانی برپایهٔ صلح و عدل لازم میدانند.[۶] البته آثار بهائی معتقد به یکسانسازی ثروت و ایجاد برابری کامل اقتصادی میان مردم آن طور که ایدئولوژی کمونیسم ترویج میدهد نیستند و معتقدند چنین یکسانسازیهایی غیرممکن است و به اجتماع صدمه میزند.[۶][۲۵] بهاءالله و عبدالبهاء برای از میان بردن فقر فاحش و ثروت مفرط هم تمهیدات ساختاری را لازم میدانند و هم تقویت حس مسئولیت و دغدغه اجتماعی میان افراد را.[۶]
منابع مادی و انسانیِ جامعه بشری باید در راه رفاه درازمدت عموم انسانها نه منافع کوتاه مدت یک اقلیت خاص صرف شود و فرهنگ مشارکت، همکاری و خدمت جای خود را به رقابت، مصرف گرایی و حرص بدهد. آئین بهائی بر اشتغال با روحیه خدمت به دیگران[۳۶]، عدم تأثیر پذیری از مادی گرایی [۳۷] و ابراز خصائل اخلاقی همچون درستکاری، صداقت و امانت در فعالیتهای اقتصادی تأکید میکند. از جمله احکامی که به فرد بهائی کمک میکند تا اولویتهای مادی و ضروری اش را متعادل کند حکم حقوقُ الله است که در آن فردِ بهائی بصورت داوطلبانه نوزده درصد درآمد خود را بعد از خرجهای ضروری به تشکیلات بهائی اعطاء میکند تا در راه خیر عموم خرج شود.[۳۸] در سال ۱۳۹۷ بیت العدل اعظم، بهائیان را تشویق کرد که در فعالیتهای جامعه سازی با مشارکت در گفتمانهای مربوط به درک علل ریشه ای فقر یادگیری، دانش و تجربه خود را در این زمینه مستمراً افزایش دهند و در فرآیندهای جامعه سازی بکار گیرند[۳۹]
تعلیم و تربیت عمومی و اجباری
در آئین بهائی تاکید شدیدی بر اهمیت تعلیم و تربیت وجود دارد و تعلیم و تربیت به عنوان یکی از عوامل اصلی پیشرفت معنوی و مادی فرد و اجتماع در نظر گرفته میشود.[۶] آثار بهائی بیان می کنند که با تعلیم و تربیت است که استعدادهای و توانمندی های بالقوه افراد پرورش می یابد.[۶] آثار بهائی یکی از وظایف اصلی والدین را تعلیم و تربیت فرزندان خود می داند و به خصوص تاکید ویژه ای بر تعلیم و تربیت فرزندان دختر قرار می دهد زیرا در آینده به عنوان مادر نسل بعد را پرورش می دهند.[۶] تعالیم بهائی هم به لزوم تربیت معنوی و اخلاقی فرد و هم به تعلیم و آموزش انسانی از جمله کسب علم و یادگیری هنر و فن و حرفه تاکید دارند.[۶]
این آموزه بر تعلیم علم و تربیت اخلاقی همگانی تأکید میکند[۴۰] و هدف از تعلیم و تربیت توانمندسازی افراد برای خدمت به جامعه است.[۴۱] بهائیان فعالیتهای گسترده ای در ایجاد مدارس نوینِ دخترانه و پسرانه در ایران داشتند. آنان در اواخر قرن نوزدهم با تشویقها و راهنماییهای عبدالبهاء در بسیاری از نقاط ایران، از روستاهای کوچک گرفته تا شهرهای بزرگ مدارس نوینی برپا کردند که پذیرای همه افراد فارغ از دین و جنسیت بود. در این مدارس دانش آموزان با علوم و هنرهای مدرن آشنا می شدند.[۴۲] از دیگر نمونههای تلاشهای جامعه بهائی ایران برای امر آموزش تأسیس دانشگاه علمی آزاد است که در سال ۱۳۶۶ به منظور فراهم کردن امکان تحصیلات عالیه برای بهائیان محروم از تحصیل ایجاد شد.[۴۳]
احکام بهائی
در آئین بهائی، احکام به صورت مجموعهای از باید و نبایدها که از روی ترس و هراس از عذاب الهی باید رعایت شوند مطرح نمیشود.[۳۰] بهاءالله احکام را بخش جداییناپذیر ترقّی معنوی انسان میداند.[۳۰] بهائیان معتقدند همانطور که اگر فردی از بام ساختمان بلندی به پایین بپرد به دلیل نادیده گرفتن قوانین فیزیکی عالم دچار صدمه میشود، زیرپا گذاشتن قوانین معنوی که بر عالم وجود حکمفرماست نیز به انسان از نظر معنوی لطمه وارد میسازد.[۳۰] در این دیدگاه، احکام دینی به انسان کمک میکند که زندگی خود را با قوانین معنوی که بر عالم حکمفرماست هماهنگ سازند.[۳۰]
به اعتقاد بهائی، احکام شامل دو بعد مکمّل هستند. یک بُعد، شامل احکام اخلاقی میشود که در گذر زمان تغییرناپذیرند و در ادیان مختلف مشترک هستند؛ مانند دعوت به صداقت و درستکاری. بُعد دیگر شامل احکامی است که هدف نظمبخشی به زندگی اجتماعی را دارند و که بعضی از آنها در بستر زمان قابلیت تغییر دارد.[۶] بسیاری از احکام مربوط به زندگی معنوی و اجتماعی فرد در آئین بهائی در «کتاب اقدس» از آثار بهاءالله ذکر شدهاند. در مقدمه این کتاب آمده اگر چه بسیاری از قوانین موجود در کتاب اقدس در جامعه امروزی قابل استفاده هستند، بهاءالله امکان استفاده از قوانین جدید با توجه به مقتضیات جامعه بهائی را فراهم آورده و این قوانین اندک اندک در این آئین ظهور یا تغییر میکنند.[۱۷] رعایت قوانین شخصی مانند روزه و نماز در عین حالی که به عهده همگان گذاشته شده از وظایف شخصی و فردی محسوب میشوند.[۴۴][۴۵] بهاءالله احکام را به عنوان یک چارچوب کیفری به هدف اجرای حکم یا مجازات در نظر نمیگیرد، بلکه احکام را عامل ترقّی معنوی انسانها مطرح میکند.[۶]
در آئین بهائی احکام غالباً نه به صورت دستورالعملهای جزئی برای موقعیتهای متفاوت بلکه به به شکل اصول کلی ارائه شدهاست که در بسیاری موارد فرد به شکلی که در زندگی خود و در هر موقعیت مناسب میبیند این اصول را به کار میگیرد.[۶] تعالیم بهائی دربارهٔ بسیاری از جنبههای زندگی اظهارنظری نمیکنند.[۶] در برخی موارد، به صراحت ذکر شده که یک موضوع خاص مسئلهٔ انتخاب فردی است و نه حکم الهی. همچنین در مورد برخی از اجتماعی آئین بهائی که هماکنون به اجرا گذاشته میشوند نیز تأکید کلّی شدیدی بر آگاهی، درک و عقلانیت فرد است.[۶] بر طبق بیانات بهاءالله، بهائیان احکام بهائی را باید با سرور و از روی عشق اجرا نمایند.[۳۰] در آئین بهائی هیچ فردی مسئول نظارت بر رعایت احکام توسط دیگران نیست[۶]. در نظر بهائیان فرد فقط پاسخگوی خداست و هر شخص مسئولیت بهبود و به انضباط درآوردن رفتار و اعمال خود را دارد.[۶] در دیانت بهائی طبقهٔ روحانیون و علمای دینی که بتوانند احکام الهی را وضع یا تفسیر کنند وجود ندارد.[۶]
مبنای احکام بهائی آثار مکتوب و رسمی بهاءالله مانند کتاب اقدس و ضمائم آن به همراه تبیینات و توضیحات عبدالبهاء و شوقی افندی و قوانین وضع شده توسط بیت العدل اعظم است.[۶] حکایتهای شخصی و روایتهای شفاهی از زندگی بهاءالله یا دیگر بزرگان این آئین، نمیتوانند به هیچ وجه مبنایی برای تعیین احکام باشند.[۶]
در ادامه قسمتی از احکام «کتاب اقدس» که توسط شوقی افندی، تأکید شده آورده میشود:
- پس از رسیدن به سن بلوغ در ۱۵ سالگی خواندن نماز بر هر بهائی واجب است. سه نماز اصلی وجود دارد که فرد حق انتخاب از میان آنها را دارد.
- غیبت و افتراء حرام است.
- بهائیان بالغ که از سلامت برخوردارند هر سال در آخرین ماه از تقویم بهائی، روزه میگیرند.
- بهائیان از نوشیدن مشروبات الکلی و استفاده از داروهای روانگردان منع شدهاند مگر آنکه دکتر استفاده از آنها را تجویز نماید.[۱۷][۴۶][۴۷]
- رابطه جنسی فقط بین زن و شوهر مشروع است و همجنسگرایی حرام است.[۱۷][۴۸]
- قمار و استفاده از مواد مخدر مانند تریاک به شدت نهی شده و حرام است.[۱۷][۴۹]
تاریخچه آئین بهائی
تاریخ آئین بهائی با رسالت دو پیامبر ایرانی، باب و بهاءالله آغاز میشود. باب شارع آئین بابی است که بشارت به ظهور آئینی جهانی بعد از خود داد. با گذشت کمی بیش از یک دهه از تیرباران باب، پیروان باب به بهاءالله به عنوان پیامآوری که باب به ظهورش مژده داده بود ایمان آورند. آئین بهائی با اعلان رسالت بهاءالله و آموزههای او و جانشینانش شکل گرفت. بهاءالله برای تضمین این که بعد از درگذشتش و در گذر زمان جامعهٔ بهائی بتواند به صورت هماهنگ و متحد در مسیر به اجرا درآوردن تعالیمش پیش رود اساسی را تأسیس نمود که به عنوان «عهد و میثاق» شناخته میشود. به این ترتیب او چگونگی تداوم جریان هدایت، مسئلهٔ جانشینی و نیز توضیح و تبیین آثارش را با دستورالعملهای روشن، واضح و کتبی مشخص نمود.[۵۰] بر اساس این عهد و میثاق، مسئولیت هدایت و رهبری جامعه پس از بهاءالله، به پسر ارشدش، عبدالبهاء، سپس به شوقی ربانی، نوهٔ عبدالبهاء، و در نهایت همانگونه که بهاءالله تعیین نموده بود به بیت العدل اعظم مُحوّل شدهاست.[۵۰] اصل عهد و میثاق وحدت جامعه را تضمین میکند و آنرا از اختلاف و تفرقه حفظ میکند.[۵۰] به گفته عبدالبهاء عهد و میثاق مهمترین ویژگی آئین بهائی است.[۵۰] او «محور وحدت عالم انسانی» را «قوّه میثاق» میداند.[۵۱] بعضی تلاشها در راستای به چالش کشیدن مسئله جانشینی و رهبری جامعه بهائی در دورههای مختلف وجود داشته که طرفدارانی پیدا نکرده و همگی ناموفق بودهاند. [۵۲]
سید علی محمد باب

سید علی محمد باب، (۱۱۹۸-۱۲۲۹ هجری شمسی، ۱۸۱۹- ۱۸۵۰ میلادی) پیامبر ایرانی و شارع آئین بابی است که پیروان بیشماری در دوره شش ساله رسالت خود - از ۲۵ سالگی تا ۳۱ سالگی - از اقشار، اقوام و اصناف مختلف ایران به خود جذب کرد.[۵۴][۵۵] او خود را مهدی موعود، پیامبری جدید و بشارت دهندهٔ آئینی جهانی که قرار است پس از او توسط «من یُظهِرهالله» (آنکه خداوند او را ظاهر خواهد ساخت)، ظاهر شود خواند و بارها در آثار خود به ظهور او اشاره کرد.[۵۶][۵۷] از آموزههای باب میتوان از پایان دوران اسلام و سنتهای کهن، آغاز دورهای جدید، تکامل و ظهور تدریجی ظهور وحی در تاریخ بشریت، اهمیت حقوق زنان و تعلیم و تربیت نام برد. حکومت قاجار باب را به دورترین نقاط ایران در آذربایجان تبعید کرد، و به تحریک روحانیون به اذیت و آزار، شکنجه وقتل پیروان باب در سراسر ایران پرداخت و در نهایت شش سال بعد از آغاز جنبش بابی، باب را در سن ۳۱ سالگی به همراه یکی از پیروانش در تبریز تیرباران کرد.[۵۸] کمی بیش از یک دهه از اعدام باب و کشتار بسیاری از بابیان در ایران، اکثر قریب به اتفاق پیروان او به بهاءالله به عنوان موعود آئین بابی (من یُظهِرهالله) ایمان آوردند و از آن پس بهائی نام گرفتند. بهاءالله پیامبر و موسس آئین بهائی است.[۵۹]
بهاءالله
میرزا حسین علی نوری، ملقب به بهاءالله، (۱۱۹۶-۱۲۷۱ هجری شمسی، ۱۸۱۷-۱۸۹۲ میلادی) در بیست و هفت سالگی، با مطالعۀ برخی از آثار باب که از طریق مُلاحسین بشرویهای (اولین مؤمن به باب) بدست او رسیده بود به او ایمان آورد و به ترویح آئین باب پرداخت. بابیان برجسته چهار سال پس از آغاز آئین بابی، استقلال آئین جدید را از اسلام در «گردهمایی بدشت» اعلان میکنند. میرزا حسین علی نوری در این گردهمایی نقشی محوری ایفا مینماید و از آن پس با نام «بهاءالله» (به معنای شکوه خداوند) شناخته میشود. چند سال بعد از این گردهمایی باب که طی این چند سال در آذربایجان زندانی بود به همراه یکی از پیروانش در تبریز تیرباران میشود و حکومت به تحریک روحانیون به آزار و اذیت و کشتار بابیان میپردازد. پس از آن دو جوان بابی به جان ناصرالدین شاه سوء قصد میکنند که در جریان آن شاه فقط جراحاتی سطحی برمیدارد.[۶۰] بلافاصله بعد از سوءقصد نافرجام به جان شاه، همه بابیان برجسته که نقشی در این توطئه نداشتند از جمله بهاءالله دستگیر میشوند و به دستور شاه کشتار عظیمی از بابیان به دست تمام اقشار و اصناف صورت میگیرد. [۶۱][۶۲] بهاءالله به زندان سیاهچال تهران برده میشود و مدت چندین ماه در غل و زنجیر نگه داشته میشود.[۶۳] زنجیر سنگینی که بر گردن بهاءالله در این زندان میاندازند آثارش آن تا آخر عمر بر گردن او دیده میشود.[۶۴] در این سیاهچال بود که بهاءالله ظهور وحی را تجربه میکند به مقام رسالت خود آگاه میشود.[۶۱][۶۴] این واقعه را میتوان شروع دورۀ رسالت او در نظر گرفت هر چند او در آن هنگام این موضوع را آشکار نمیسازد.[۶۴] بعد از اثبات بیگناهی بهاءاللله او از زندان آزاد میشود و به یک ماه فرصت داده میشود تا از ایران خارج شود. او پس از آزادی از سیاهچال بسیار بیمار بود و قدرت جسمی کافی برای سفر طولانی را نداشت. خانهٔ او غارت و ویران شده بود و خانوادهٔ او در نقطهٔ دورافتادهای از پایتخت به سر می بردند.[۶۵] بهاءالله برای ترک ایران عراق را انتخاب میکند. بهاءالله در ۱۲ ژانویۀ سال ۱۸۵۳ به همراه خانواده و دو برادرش میرزا موسی و میرزا محمد قلی ایران را به قصد عراق ترک میکند.[۶۵] در آن دوران عراق جزو متصرفات دولت عثمانی بود. آنها پس از یک سفر سخت و عبور از مناطق کوهستانی در سرمای زمستان در اوایل آوریل ۱۸۵۳ وارد بغداد شدند.[۶۰]

در بغداد بهاءالله به تدریج به عنوان رهبر جامعۀ بازماندۀ بابیان شناخته میشود[۶۰] و به احیای جامعه به شدت سرکوب شده، نابسامان و ناماید بابی میپردازد.[۶۰] او در آثار خود درکی جدید از دین بابی را در اختیار بابیان قرار داد. تعداد پیروان او به شکل فزایندهای رشد کرد و ظرف مدت کوتاهی هم بابیها و هم مقامات ایرانی و عثمانی او را به عنوان رهبر برجسته بابیان شناختند.[۶۰] وی در خارج جامعۀ بابی نیز از همراهی و تایید ساکنان بغداد و مسافرانی که به این شهر میآمدند برخوردار بود از جمله مقامات عثمانی، افراد برجسته ایرانی و حتی روحانیون سنی که او را به عنوان شخصیتی مهم می شناختند.[۶۰] از مهمترین آثاری که بهاءالله که در دوران اقامت در بغداد نگاشت میتوان به کلمات مکنونه و کتاب ایقان و[۶۱] اثری عرفانی به نام هفت وادی اشاره کرد.[۶۴]
حکومت ایران که از احیای جامعۀ بابی تحت رهبری بهاءالله نگران بود مقامات عثمانی را مورد فشار قرار داد تا بهاءالله و یاران در حال فزونی او را به محلی دورتر از مرزهای ایران تبعید کند.[۶۶] مقامات عثمانی این موضوع را قبول کرده و بهاءالله را در ۱۸۶۳ به استانبول فراخواندند.[۶۷]
در ۲۱ آوریل ۱۸۶۳ قبل از حرکت به استانبول بهاءالله و همراهانش برای دوازده روز در باغ نجیب پاشا در حومه بغداد اقامت کردند. در این مکان بود که بهاءالله به بابیان حاضر اعلان کرد که او پیامآور الهی و همان موعودی است که باب به آمدنش وعده داده.[۶۱][۶۶] این مناسبت در بین بهائیان به عید رضوان شناخته میشود.[۶۸]
پس از چهار ماه سفر زمینی بهاءالله و همراهانش به استانبول وارد شدند.[۶۷] پس از حدود سه و ماه نیم اقامت در استانبول، مسئولین حکومت عثمانی دستور تبعید بهاءالله به ادرنه را دادند. احتمال میرود این تبعید به دلیل فشار از سوی سفیر ایران بوده باشد.[۶۰] بهاءالله چهار سال و نیم در ادرنه اقامت داشت.[۶۱] در دوران اقامتش در ادرنه بود که رسالت خود را به صورت عمومی اعلان نمود. این اعلان عمومی در قالب صدور نامههایی به پادشاهان و سران ممالک صورت گرفت.[۶۶] که میتوان از آن جمله نامههایی به ناپلئون سوم در فرانسه، پاپ، ناصرالدین شاه پادشاه ایران و سلطان عبدالعزیز ترکیه اشاره نمود.[۶۶] وی در این نامهها به مقام رسالت خود اشاره کرده[۶۹] و آنها را دعوت به کنارهگیری از جنگ و برقراری صلح و آشتی میکند.[۷۰]
در سال ۱۸۶۸ حکومت عثمانی بار دیگر دستور تبعید بهاءالله را صادر کرد و او و گروهی از پیروانش در ۳۱ اوت ۱۸۶۸ وارد زندان-شهر عکا شدند.[۶۷] عکا در آن زمان به دلیل شرایط نامساعد و نامطلوبی که داشت شهری بود که به عنوان تبعیدگاه و محل حبس زندانیان سیاسی حکومت عثمانی مورد استفاده قرار می گرفت.[۷۱] برای دو سال بهاءالله و همراهانش در شرایط بسیار دشوار و نامناسبی در قلعهای محبوس بودند و چندین نفر از همراهان بهاءالله به دلیل بیماری و سختی شرایط جان دادند.[۶۰][۶۷][۷۱] در این دوران بهاءالله به صدور نامه به پادشاهان و سران ممالک ادامه داد و از این زندان بود که ملکه ویکتوریای انگلستان، سراز الکساندر دوم روسیه و پاپ پی چهارم را مورد خطاب قرار داد.[۶۷] بهاءالله و همراهانش در ۱۸۷۰ اجازه یافتند زندان را ترک کنند ولی همچنان زندانی به شمار می رفتند و اجازه نداشتند شهر عکا را ترک کنند.[۶۱] بهاءالله به مدت هفت سال از ۱۸۷۰ تا ۱۸۷۷ در خانههای مختلفی در عکا زندگی کرد از جمله بیت عبود و بیت عبدالله پاشا.[۶۱]
در ۱۸۷۷ بهاءالله اگرچه همچنان یک زندانی بود اجازه یافت که از شهر عکا خارج شود. او ابتدا برای حدود دو سال در عمارتی در شمال عکا به نام مزرعه ساکن شد[۶۱] و سپس از ۱۸۷۹ تا هنگام درگذشت در ۱۸۹۲ در بهجی ساکن بود.[۷۱] او در نوزده سال آخر زندگی خود آثار مهمی نگاشت از جمله لوح اشراقات، لوح تجلیات، لوح طرازات که در آنها اصول اخلاقی و معنوی یک نظم جهانی را تشریح کرد از جمله قانون مداری و اطاعت از حکومت، جدایی دین از سیاست، انتخاب یک زبان و خط مشترک جهانی، ممنوعیت جهاد، لزوم تعلیم و تربیت کودکان، گسترش وحدت و یگانگی نوع انسان و دستیابی به صلح عمومی.[۶۴]
او در ۲۹ ماه مه سال ۱۸۹۲ میلادی به دنبال تب خفیفی در سن ۷۵ سالگی در بهجی درگذشت و در محوطه عمارت بهجی به خاک سپرده شد.[۶۱] آرامگاه او که به «روضه مبارکه» برای بهائیان شهرت دارد قبله بهائیان و محلی است که هر روز بهائیان در هنگام نماز و نیایش به آن رو میکنند.
بهاءالله کتابها، نامهها ( الواح) و دعا و مناجاتهای بسیاری نگاشته است.[۷۲] حدود پانزده هزار نامه و متن نوشته شده توسط او شناسایی شدهاست. از آثار بزرگ و مهم او میتوان به کتاب ایقان، کتاب اقدس، کلمات مکنونه، هفت وادی، چهار وادی، جواهر الاسرار و الواح خطاب به سلاطین اشاره کرد.[۷۳] بهائیان مجموعه آثار بهاءالله را وحی الهی و شالودهٔ آئین بهائی در نظر میگیرند.[۷۴] آثار بهاءالله هماکنون به بیش از ۸۰۰ زبان ترجمه شده و در بیش از ۲۰۰ کشور منتشر شدهاند.[۷۵]
عبدالبهاء
عباس افندی ( ۱۲۲۳ - ۱۳۰۰ هجری شمسی، ۱۸۴۴ - ۱۹۲۱ میلادی) فرزند ارشد بهاءالله که به نام عبدالبهاء شناخته میشود، سومین شخصیت محوری آیین بهائی است که پدرش بهاءالله آنچنانکه در کتاب اقدس و نیز در کتاب عهدی اشاره کردهاست، وی را به مقام جانشین، مبیّن و مفسر متون بهائی برگزید.[۶۵][۷۶] او در فاصلهٔ سالهای ۱۸۹۲ تا ۱۹۲۱ میلادی مسئولیّت ادارهٔ جامعهٔ بهائی را برعهده داشت.[۷۷][۷۸] بهائیان عبدالبهاء را مفسّر و تبیین کنندهٔ رسمی آثار بهائی، جلوهٔ تمامی آرمانها و ایدهآلهای بهائی و معمار نظم جهانی بهاءالله میدانند.[۷۹] عبدالبهاء همیشه اصرار داشت که مقام او فقط بندگی و خدمت به پدرش است و همواره بهائیان را از تجلیل و تحسین مقام خود بازمیداشت.[۸۰] او در دورانی که ادارهٔ جامعهٔ بهائی را بر عهده داشت لقب عبدالبهاء (به معنی بنده بهاء) را برای خود برگزیده بود و امروزه نیز اغلب با این نام شناخته میشود.[۸۱]

در زمان حیات بهاءالله، او منشی و نماینده پدرش بود. عبدالبهاء اکثر عمر خود را در زندان و تبعید به سر برد. ۹ ساله بود که به همراه پدر به عراق تبعید شد و در نهایت در ۶۴ سالگی (در سال ۱۹۰۸ میلادی) با آزادی تمامی زندانیان عقیدتی امپراطوری عثمانی در نتیجۀ انقلاب جوانان تُرک، بعد از بیش از پنج دهه از تبعید و زندان رهایی یافت. او بعد از آزادی برای انتشار آئین بهائی و ترویج آموزههای پدر به مصر، اروپا و آمریکای شمالی سفر کرد.[۸۰] سفرهای سه ساله او در غرب نقش به سزایی در ایجاد جوامع بهائی در آنجا و انتشار آئین بهائی در سایر نقاط دنیا ایفا نمود. در آمریکای شمالی به حدود ۴۵ شهر در ایالات متحده و کانادا سفر کرد.[۸۲] در این سفر حدود ۳۷۳ سخنرانی داشت و جمعاً حدود ۹۳ هزار نفر مخاطب وی قرار گرفتند.[۸۲] عبدالبهاء در اروپا و آمریکا به نام پیامبر صلح معروف شد. مطبوعات آن زمان، اغلب او را «پیامبر ایرانی» مینامیدند.[۸۳] عدهای از صاحبنامان غرب چون الکساندر گراهام بل مخترع تلفن، پرزیدنت روزولت رئیسجمهور سابق ایالات متحده آمریکا و آدمیرال پری کاشف قطب جنوب در این اسفار با وی دیدار کردند.[۸۴]
عبدالبهاء اغلب در سخنرانیهای خود در غرب، اعتقادات اساسی و اصول آئین بهائی را شرح میداد،[۸۵] از جمله اینکه: هر فرد باید خود بهطور مستقل و به دور از تعصّب به جستجوی حقیقت بپردازد،[۸۵] تمام ادیان الهی جلوههای مختلف یک حقیقت واحد هستند،[۸۵] دین باید در هماهنگی با علم و عقل باشد،[۸۵] نوع انسان یکی است و در مقابل خداوند همهٔ انسانها یکسان هستند،[۸۵] تعصّبات دینی، سیاسی، ملیّتی و … مخرّب و مبتنی بر جهل هستند،[۸۴] فقر شدید و ثروت مفرط باید از میان برداشته شود،[۸۴] همهٔ افراد باید در مقابل قانون یکسان باشند و عدالت در اجتماع برقرار باشد،[۸۴] زنان و مردان با هم برابرند و باید از حقوق برابر برخوردار باشند،[۸۴] همهٔ کودکان باید آموزش دریافت کنند.[۸۴] عبدالبهاء همچنین به موضوع صلح بسیار در سخنرانیهای خود توّجه میکرد و هشدار میداد که ناآرامیها در منطقهٔ بالکان میتواند به جنگی تبدیل شود که سراسر اروپا را بگیرد.[۸۴] همچنین در آمریکا، برای مسئلهٔ روابط نژادی اهمیّت ویژهای قائل بود و افراد از نژادهای مختلف را تشویق میکرد که به دنبال یافتن نقاط مشترک و همکاری باشند.[۸۴] وی هم در آمریکا و هم در اروپا با فقرا ملاقات میکرد و بر وظیفهٔ اجتماعی ثروتمندان در قبال فقرا تأکید مینمود.
عبدالبهاء در ماه ژوئن ۱۹۱۳ بعد از سه سال سفر در غرب از طریق مصر به حیفا بازگشت.[۸۶] در مدّتی کمتر از یک سال با آغازجنگ جهانی اول در اوت ۱۹۱۴ دیگر امکان سفرهای بیشتر برای وی وجود نداشت.[۸۷] آن روزها دوران خطرناکی برای وی و اطرافیاناش بود[۸۸] و عبدالبهاء از طرف جمال پاشا، فرماندار جدید سوریه مورد تهدید قرار گرفته بود.[۸۷] سالهای جنگ باعث وقوع قحطی در منطقه شد که عبدالبهاء با تأمین غلات از مزارع بهائی در درّهٔ اردن توانست از وقوع فاجعهٔ محلّی جلوگیری کند.[۸۷] با آغاز حکومت قیمومت بریتانیا بر فلسطین، دولت جدید در تاریخ ۲۷ آوریل ۱۹۲۰ میلادی به دلیل «تلاشهای انساندوستانه در طول جنگ جهانی اول» لقب سلطنتی «سِر» به او داد.[۸۷][۸۹] عبدالبهاء سالهای بعد از جنگ را به رسیدگی به امور جامعهٔ بهائی پرداخت.[۸۷] وی علاوه بر اینکه در این دوران یک چهرهٔ برجستهٔ محلّی بود، به عنوان رهبر یک آئین بینالمللی نیز شناخته میشد.[۸۷] عبدالبهاء در سال ۱۹۲۱ درگذشت.[۶۵]
شوقیافندی
شوقی افندی ربّانی (۱۲۷۶- ۱۳۳۶ هجری شمسی، ۱۸۹۷-۱۹۵۷ میلادی) که به شوقی افندی هم شناخته میشود، به مدت ۳۶ سرپرست جامعه بهائی در سراسر عالم بود و نظم اداری جهانی بهائی را توسعه بخشید. او که نتیجه (فرزند نوه) بهاءالله شارع دین بهائی و نوه دختری عبدالبهاء بود، طبق وصیت نامه عبدالبهاء (الواح وصایا) پس از وی، مسئولیّت ولایت امر در جامعه بهائی را از ۲۸ نوامبر ۱۹۲۱ میلادی تا زمان مرگش در نوامبر ۱۹۵۷ میلادی، به عهده گرفت و در بین پیروان آئین بهائی به ولیِ امرالله ملقّب گردید.[۹۰]

ولی امر جوان مأموریّت خود را در شرایط آشفتهٔ پس از جنگ جهانی اوّل آغاز نمود.[۹۱] او با تکیه بر الواح وصایای عبدالبهاء که به تعبیر خود او «منشور نظم اداری بهائی» است، این نظم اداری را بنا ساخت و پس از مطالعهٔ دقیق آثار بهاءالله و عبدالبهاء دربارهٔ تأسیس مؤسّسات بهائی، روشهائی ابداع کرد تا بتوان مؤسّسات و تشکیلات بهائی را ایجاد نمود.[۹۲]
به موازات همهٔ این اقدامات، به ترجمهٔ آثار بهائی از زبانهای فارسی و عربی به زبان انگلیسی پرداخت و الگویی برای ترجمهٔ این آثار برای دیگران و برای آیندگان ایجاد کرد. کتاب «تاریخ نبیل»، نوشتهٔ نبیل زرندی که مربوط به تاریخ سالهای اوّلیّهٔ آئین بهائی است را تلخیص و ترجمه نموده، به نام «مطالع الانوار» منتشر کرد. او همچنین بهطور مستقل تاریخ امر بهائی را به شکلی دقیق و روش مند در چهار جلد به نام «God Passes By» (ترجمه شده به اسم «قرن بدیع») مدوّن نمود.[۹۳]
او به اجراء برنامههایی برای انتشار آئین بهائی در سطح جهان اقدام نمود و خود شخصاً نامههای بی شماری به جوامع بهائی در سراسر عالم ارسال کرد و آنان را به انجام وظائف و خدماتشان دعوت و ترغیب نمود. همچنین برنامهریزی امور مهاجرین و نقاط مهاجرتی آنها را در سراسر عالم انجام داد. در این سالها شمار کشورهایی که آئین بهائی در آنها معرفی و ارائه گردید، از ۳۵ به ۲۱۹ کشور رسید.[۹۴] شوقی افندی به رشد و توسعهٔ مرکز جهانی بهائی در شهر حیفا مبادرت ورزید و املاک بهائی را توسعه داد و باغهای باشکوهی در آن اراضی طرّاحی و اجراء نمود. بر مزار باب، معروف به مقام اعلی، گنبد زیبائی بنا نمود و همچنین در اطراف آرامگاه بهاءالله معروف به روضهٔ مبارکه در خارج شهر عکّا باغهای بی نظیری ترتیب داد. بنای «دارالآثار» را تدارک دید که در آن، آثار بهائی و اشیاء متبرکّه مربوط به باب و بهاءالله نگهداری میشود. این همه اقدامات برای آن صورت گرفت تا فضایی مناسب و روحانی برای مرکز اداری و روحانی آئین بهائی مهیّا گردد.[۹۵] شوقی افندی، در این سالها، نهایت توجه خود را به بنای مؤسّسات محلی و ملّی معطوف داشت و اصول انتخابات بهائی را برای جوامع بهائی سراسر عالم تشریح نمود. برای جامعهای که کشیش و روحانی ندارد، این هیئتهای منتخب دموکراتیک، اساس همهٔ پیشرفتهای دیگر محسوب میشدند. او تلاش کرد جامعههای نو پای بهائی را به مرتبهای برساند که مؤسّسات و تشکیلات بهائی قابلیت و توانائی تشکیل بیت العدل اعظم را داشته باشند. بیت العدل اعظم همان مؤسّسهای است که از چند سال پس از درگذشت شوقی ربّانی تا کنون، رهبری و قیادت جامعهٔ بهائی در سراسر عالم را به عهده دارد و در آینده نیز این مسئولیّت را به عهده خواهد داشت.[۹۶][۹۷]
بیت العدل اعظم
در آئین بهائی طبقه روحانی و مجتهد دینی وجود ندارد و در ساختار جامعه بهائی اقتدار و مرجعیت به شوراهای انتخابی که در راس آنها بیت العدل اعظم قرار دارد سپرده شدهاست نه به افراد.[۹۸] بیتالعدل اعظم شورای بینالمللی آئین بهائی و بالاترین مقام تصمیمگیری این آئین است. این مجمع ۹ عضو دارد که هر ۵ سال یک بار توسط اعضای محفلهای ملی بهائی - شوراهای انتخابی بهائی کشورهای جهان - انتخاب میشوند.[۹۹] نخستین انتخابات بیت العدل اعظم در سال ۱۹۶۳ میلادی (۱۳۴۲ هجری شمسی) برگزار شد.[۹۹][۱۰۰] مقر بیت العدل اعظم در دامنه کوه کرمل در بندر حیفا قرار دارد که در سال ۱۸۹۰ میلادی توسط بهاءالله در لوح کرمل برای این منظور برگزیده شده بود.[۱۰۱][۱۰۲] بیت العدل اعظم در سال ۱۹۷۲ میلادی اساس نامه خود را تنظیم کرد و در آن جنبههای مختلف نحوۀ عملکرد و اختیارات و وظایف را خود مشخص نمود.[۱۰۳] بر مبنای این اساسنامه این وظایف و اختیارات را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد: اداره امور جامعه بهائی در سطح جهانی، هدایت، سازمان دهی و هماهنگ سازی فعالیتهای بهائی در سطح جهانی، محافظت از متون بهائی، محافظت از جامعهٔ بهائی در برابر آزار و اذیت و سرکوب؛ انتشار آئین بهائی، گسترش و تقویت نظم اداری بهائی؛ ترویج خصلتهای معنوی در جامعهٔ بهائی و دوستی و صلح میان ملتها؛ پیادهسازی، لغو یا تغییر آن دسته دستورها و احکام که به وضوح در متون بهائی مطرح نشدهاست؛ تضمین حقوق، آزادی و اقدامات افراد؛ بکار بستن اصول و احکام بهائی؛ هدایت و هماهنگی فعالیتهای بهائیان در سراسر جهان. [۱۰۲]
نحوه اداره جامعه بهائی
نظم اداری بهائی
نحوهٔ سازمان دهی و اداره امور جامعه بهائی نظم اداری نامیده میشود.[۶] طرح کلی این نظام توسط بهاءالله در کتاب اقدس و سایر آثارش مشخص شدهاست.[۲۵] در آئین بهائی طبقه روحانی و مجتهد دینی وجود ندارد و در ساختار این جامعه اقتدار و مرجعیت به افراد داده نشده بلکه به شوراهای انتخابی سپرده شدهاست.[۲۵] این شوراهای انتخابی در سطح محلی، ملی و بینالمللی فعالیت دارند. در سطح محلی، این شوراها محفل روحانی محلی و در سطح ملی، محفل روحانی ملی و در سطح بین الملی بیت العدل اعظم نامیده میشوند.[۱۰۴] علاوه بر شوراهای انتخابی، موسساتی نیز هستند که به صورت انتصابی فعالیت میکنند و عمدتاً نقش مشاوره و تشویق جامعه بهائی را بر عهده دارند.[۲۵][۱۰۴] بیت العدل اعظم، هئیت بینالمللی آئین بهائی که اعضایش هر ۵ سال یک بار انتخاب میشوند، در رأس ساختار اداری بهائی قرار دارد و بالاترین مقام تصمیمگیری در جامعه جهانی بهائی است.[۶]
به گفته شوقی افندی کتاب اقدس، لوح کرمل و کتاب عهدی از آثار بهاءالله و الواح وصایا، وصیت نامه عبدالبهاء، منشور نظم اداری بهائی را تشکیل میدهند.[۱۰۵] بهاءالله در کتاب اقدس اصول و قوانین نظم اداری را بیان میکند، در لوح کرمل، کوه کرمل را در حیفا مرکز اداری و روحانی آئین بهائی قرار میدهد و در کتاب عهدی اصل «عهد و میثاق» را برای حفظ وحدت جامعه بهائی و هدایت و مساعدت بهائیان برای بنای نظم اداری تأسیس میکند، و پسر ارشد خود عبدالبهاء را به عنوان مرکز عهد و میثاق و جانشین خود برمیگزیند.[۱۰۵] عبدالبهاء در الواح وصایا ویژگیهای نظم اداری بهائی، وظایف ایادی امرالله و همچنین مقام ولی امر را مشخص میکند و شوقی ربانی را به عنوان جانشین خویش در مقام ولی امرالله برمیگزیند[۱۰۶] و نظامی برای انتخابات بیتالعدل اعظم مشخص مینماید.[۱۰۷] نوشتههای شوقی افندی، به ویژه دو اثر Baha'i Administration (نظم اداری بهائی) و World Order of Baha'u'llah (نظم جهانی بهائی) جزئیاتِ اجرائی نظم اداری بهائی را مفصلاً شرح و بسط میدهند.[۱۰۸]
موسسات انتخابی
موسسات انتخابی آن دسته از موسساتی هستند که اعضاء آن توسط انتخاب افراد جامعه بهائی تعیین میگردند. محفل روحانی ملی و محفل روحانی محلی و بیتالعدل اعظم از این دسته از تشکیلات بهائی موسسات بهائی است.[۱۰۹] موسسات انتخابی در حوزه عملکرد خود اختیارات تقنینی، اجرایی و قضایی دارند.[۱۱۰]
موازین انتخابات بهائی
انتخابات بهائی به شیوه ای دور از رقابت و تفرقه برگزار میشود.[۱۱۱] طبق احکام منصوص آئین بهائی، در انتخاب موسسات بهائی از جمله انتخابات بیت العدل اعظم هرگونه تبلیغات، کاندیداتوری، نامزد شدن و نامزد کردن، حزبگرایی، و مبارزات و کمپینهای انتخاباتی مطلقاً ممنوع است.[۱۱۲] هر کدام از راِی دهندگان در حالت دعا و توجه و با در نظر گرفتن معیارهای اخلاقی و معنوی مطرح در آثار بهائی، به حکم وجدان خود شایستهترین افراد را برای عضویت در این مؤسسه انتخاب میکنند.[۱۱۲] در تمامی انتخابات بهائی، در سطح محلی، ملی و بینالمللی، رأی دهندگان نام افراد مورد نظر خود را روی برگه رأی مینویسند.[۱۱۳][۱۱۲] رأیگیری در سطح محلی امور جامعهٔ بهائی توسط محفل روحانی محلی اداره میشود. در هر شهر و روستایی که تعداد بهائیان ۲۱ سال به بالای آن حداقل ۹ نفر باشد هر سال انتخاباتی برگزار میگردد که در جریان آن ۹ فرد مستقیماً از جانب بهائیان آن محل با رعایت موازین انتخابات بهائی به عضویت محفل محلی در میآیند.[۱۱۰] رأیگیری از طریق برگه رأی مخفی است یعنی کسی ار رأی دیگران اطلاع ندارد. این موضوع باعث میشود که رایدهندگان بتوانند آزادانه و فارغ از فشارهای بیرونی به هر آن که خود صلاح میدانند رأی دهند.[۱۱۳]
محفل روحانی محلی
در سطح محلی امور جامعهٔ بهائی توسط محفل روحانی محلی اداره میشود. در هر شهر و روستایی که تعداد بهائیان ۲۱ سال به بالای آن حداقل ۹ نفر باشد هر سال انتخاباتی برگزار میگردد که در جریان آن ۹ فرد مستقیماً از جانب بهائیان آن محل با رعایت موازین انتخابات بهائی به عضویت محفل محلی در میآیند.[۱۱۰]
محفل روحانی ملی
اعضای محفل روحانی ملی که امور جامعه بهائی را در سطح کشور اداره میکند سالانه از طریق نمایندگان منتخب محافل روحانی محلیِ سراسر کشور انتخاب میشوند.[۱۱۴] نمایندگان محافل محلی، اعضای محفل روحانی ملی را از بین کلیه اعضای جامعه بهائی آن کشور با رعایت موازین انتخابات بهائی انتخاب میکنند.[۱۱۰] نه نفری که از دیگران بیشتر رأی بیاورند به عضویت محفل ملی در میآیند.[۱۱۴][۱۱۰] جوامع بهائی در حدود ۲۳۲ کشور پراکندهاند و بسیاری از این کشورها دارای محفل ملی روحانی میباشند.[۷] سایت رسمی جامعه جهانی بهائی پیوندهایی از وبسایتهای ملّی بسیاری از این جوامع را منتشر کردهاست. [۱۱۵]
بیت العدل اعظم
بیتالعدل اعظم، بالاترین مقام تصمیمگیری در جامعه جهانی بهائی، متشکل از ۹ عضو است که اعضای آن هر ۵ سال یک بار توسط اعضای تمامی محفلهای ملی بهائی سراسر جهان انتخاب میشوند.[۱۱۶][۱۱۷] نخستین انتخابات بیت العدل اعظم در سال ۱۹۶۳ برگزار شد.[۱۱۶][۱۱۸] مقر بیتالعدل اعظم بر دامنه کوه کرمل در بندر حیفا است که بهاءالله این مکان را در سال ۱۸۹۰ میلادی و در لوح کرمل انتخاب کرده بود.[۱۱۹][۱۲۰] وظایف اصلی و کلی این جمع صیانت دیانت بهائی و ادارهٔ امور است. شایان ذکر است که مرجع اصلی کلیه امور در آئین بهائی، کتاب اقدس امالکتاب این آئین است. هر موضوعی که در آثار بهائی به صراحت به آن پرداخته نشده باشد، بیت العدل اعظم این اختیار را دارد که راجع به آن تصمیمگیری و قانونگذاری کند.[۱۲۱] بهاءالله شارع آیین بهایی، در این مورد میگوید: «چونکه هر روز را امری و هر حین را حکمی مقتضی، امور به وزراء بیت العدل راجع تا آنچه مصلحت وقت دانند معمول دارند».[۱۲۲] در آثار بهائی اعضای بیت العدل اعظم که از طریق انتخابات تعیین میشوند با عباراتی چون امینان خداوند در میان بندگانش[۱۲۲] و مردان عدالت[۱۲۳] توصیف میشوند. در متون بهائی ذکر شده آنها باید مظهر تقوا[۱۲۴] و سرچشمه علم و دانایی[۱۲۴] و خیرخواه تمامی نوع بشر[۱۲۴] باشند.
در میان برخی از وظایفی که بهاءالله برای بیت العدل اعظم تعیین کرده میتوان به مواردی همچون تعلیم و تربیت معنوی انسانها، ایجاد رفاه، آموزش کودکان، مراقبت از ضعیفان و فقرا اشاره کرد.[۱۲۵] از دیگر وظایف بیت العدل اعظم ترویج صلح جهانی است.[۱۲۵] بر اساس آثار بهائی، این هیئت باید برای پایداری و حفاظت از مقام دین تلاش کند [۱۲۲] و در راه تعلیم و تربیت مردم، توسعه و آبادی ملتها و حفاظت از شرافت انسانها بکوشد.[۱۲۲]
بیت العدل اعظم در سال ۱۹۷۲ میلادی اساس نامه خود را تنظیم کرد و در آن جنبههای مختلف نحوۀ عملکرد و اختیارات و وظایف را خود مشخص نمود.[۱۲۶] بر مبنای این اساسنامه این وظایف و اختیارات را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد: اداره امور جامعه بهائی در سطح جهانی، هدایت، سازمان دهی و هماهنگ سازی فعالیتهای بهائی در سطح جهانی، محافظت از متون بهائی، محافظت از جامعهٔ بهائی در برابر آزار و اذیت و سرکوب؛ انتشار آئین بهائی، گسترش و تقویت نظم اداری بهائی؛ ترویج خصلتهای معنوی در جامعهٔ بهائی و دوستی و صلح میان ملتها؛ پیادهسازی، لغو یا تغییر آن دسته دستورها و احکام که به وضوح در متون بهائی مطرح نشدهاست؛ تضمین حقوق، آزادی و اقدامات افراد؛ بکار بستن اصول و احکام بهائی؛ هدایت و هماهنگی فعالیتهای بهائیان در سراسر جهان.[۱۲۶][۱۲۵]
بهاءالله و عبدالبهاء در آثار و متون بهائی تأکید کردهاند که بیت العدل اعظم تحت حمایت و مراقبت بهاءالله خواهد بود و بیت العدل اعظم با الهام و تأیید الهی تصمیمگیری و وضع حکم میکند و تصمیمات آن عاری از خطا هستند و منشأ خیر خواهند بود.[۱۲۶][۱۲۷] برای بهائیان پیروی از تصمیمات بیت العدل اعظم ضروری است.[۱۲۶] در آئین بهائی طبقهٔ روحانیون و مجتهدان دینی وجود ندارد و هیچکدام از اعضای بیت العدل اعظم به تنهایی دارای مقام ویژه یا مرجعیت و اقتدار نیستند. مرجعیت و اقتدار در آئین بهائی منحصراً در اختیار موسسات و شوراهایی است که به صورت جمعی تصمیمگیری میکنند ولی تک تک افراد عضو این شوراها مرجعیت و امتیازی ندارند.[۱۲۷][۱۲۸]
موسسات انتصابی
موسسات انتصابی عمدتاً نقش مشاوره و تشویق جامعه بهائی را بر عهده دارند.[۲۵][۱۰۴] مشاورین قاره ای هیئتی متشکل از ۸۱ نفر است که اعضای آن هر پنج سال توسط بیتالعدل اعظم منصوب میشوند.[۱۱۴] مشاورین به محافل روحانی مشاوره میدهند، مشوق اقدامات و ابتکارات فردی هستند و به رشد و سرزندگی جوامع بهائی کمک میکنند.[۱۱۴] برخلاف موسسات انتخابی، هیئت مشاورین قارهای اختیارات تقنینی، اجرایی و قضایی ندارد.[۱۱۴] مشاورین قارهای افرادی را برای کمک با عنوان هیئت معاونین منصوب میکنند و معاونین نیز دستیارانی برای خود از جامعه بهائی برمیگزینند.[۱۲۹] در حالی که مشاورین قارهای در هر دو سطح قارهای و کشوری فعال هستند، معاونین و دستیاران ایشان در سطوح منطقهای و محلی فعالیت میکنند.[۱۲۹] برای هماهنگی و هدایت فعالیتهای مشاورین قارهای، بیتالعدل اعظم هیئتی تحت عنوان دارالتبلیغ بینالمللی برای ۵ سال منصوب میکند که متشکل از ۹ نفر است.[۱۲۹][۱۱۴]
معابد بهائی

در آئین بهائی مفاهیم عبادت، کار و خدمت، در قالب مؤسسه مشرق الاذکار تلفیق میشوند و آثار بهائی مشرقالاذکار را نمادی از پیوند عبادت و خدمت میدانند.[۲۶] مجموعه مشرق الاذکار از یک ساختمان مرکزی به عنوان محل نیایش (معبد) تشکیل شدهاست و در اطراف آن موسسات عامالمنفعه ای قرار خواهند گرفت که هدفشان فراهم آوردن امکانات آموزشی، بهداشتی و سایر خدمات در راستای پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جامعه است.[۶][۲۶]
در حال حاضر هشت معبد بهائی قاره ای یا منطقهای بهائی در جهان وجود دارند که واقع در استرالیا، ساموآ، اوگاندا، شیلی، آلمان، هندوستان، پاناما و ایالات متحده آمریکا هستند.[۱۳۰][۱۳۱]
هر یک از این معابد معماری خاص خود را دارند که با تأثیر از فرهنگ محلی و در همخوانی با عناصر زیستمحیطی، اجتماعی و فرهنگی بومی هر منطقه طراحی شدهاست.[۱۳۲] از جمله خصوصیات مشترک در طراحی این معابد این است که همه طرحی دایرهوار، ۹ ضلع، ۹ در ورودی و گنبد دارند و پیرامون آنها را باغ و فضای سبز فرا گرفتهاست.[۲۶][۱۳۲]
در معابد بهائی موعظه یا آداب و آئین خاصی انجام نمیپذیرد.[۱۳۲] برنامه دعا و نیایش در این معابد شامل قرائت آثار بهائی و متون دینی سایر ادیان است که میتواند به زبانهای مختلف و به شکل قرائت ساده یا همراه با آواز صورت گیرد.[۲۶][۱۳۲] معابد بهائی به روی همگان از هر دین، نژاد، ملیت، قوم و جنسیت باز هستند.[۱۳۲]
در اردیبهشت سال۱۳۹۱ (آوریل ۲۰۱۲) شورای حاکمهٔ بینالمللی دیانت بهائی، بیتالعدل اعظم، برنامهٔ ساخت دو معبد ملی (در جمهوری دموکراتیک کنگو و پاپوآ گینه نو) و ۵ معبد محلی (باتامبانگ در کامبوج، بیهار شریف در هندوستان، ماتوندا سوی در کنیا، نورته دل کائوکا در کلمبیا و تانا در وانواتو) را اعلام کرد.[۱۳۳] معبد بهائی باتامبانگ در کامبوج در سپتامبر ۲۰۱۷ (شهریور ۱۳۹۶) بازگشایی شد[۱۳۴] و معبد بهائی محلی نورته دل کائوکا در کلمبیا در ژوئیه ۲۰۱۸ (مرداد ۱۳۹۷) افتتاح شد.[۱۳۵]
تقویم بهائی
تقویم بهائی یک تقویم خورشیدی است که از نوزده ماه نوزده روزه به علاوه چهار روز (یا در سالهای کبیسه ۵ روز) که ایام هاء نامیده میشوند تشکیل شدهاست.[۱۳۶] دوران چهار (یا ۵ روزه) ایام هاء زمانی برای جشن و شادی، نیکوکاری و امور خیریه و مهمان نوازی است و دقیقاً قبل از شروع ماه آخر در تقویم بهائی که ماه روزه داری است قرار دارد.[۶] شروع سال نو در تقویم بهائی مطابق با نوروز و اعتدال بهاری در نیمکره شمالی است.[۶] در تقویم بهائی هر ماه نامی دارد که برگرفته از یکی از صفات الهی است.[۶]
اماکن مقدس بهائیان
حیفا و عکا برای بهاییان شهرهایی مقدساند. آرامگاه بهاءالله در عکا و آرامگاه سیدعلیمحمد باب در حیفا واقع شدهاست.[۱۳۷]
متون بهائی
کتابها و نامههای بسیاری توسط بهاءالله، عبدالبهاء و شوقی افندی نوشته شدهاست که همگی جزو آثار بهائی دسته بندی میشوند.[۱۳۸] در آئین بهائی آثار باب و بهاءالله به عنوان وحی یا کلام الهی، متون و سخنرانی های عبدالبهاء و آثار شوقی افندی به عنوان تفسیر و تبیین رسمی و آثار بیت العدل اعظم به عنوان تشریع و توضیحات رسمی در نظر گرفته میشود.[۶] آثار بهاءالله در اصل به زبان فارسی و عربی نگاشته شده است و امروز به بیش از هشتصد زبان ترجمه شده است.[۱۳۸]
پیوند به بیرون
- سایت رسمی جامعه جهانی بهائی
- سایت رسمی جامعه بهائیان ایران
- کتابخانه آثار بهائی
- کتابخانه سایت بهائیان ایران
- عبدالبهاء و تولد انسان
- طلوعی دیگر، کتابی در معرفی آئین بهائی
- گوهرهای پنهان، کتابی در معرفی آئین بهائی
- عقاید اساسی آئین بهائی
- نشریه بهائیان
جستارهای وابسته
- بهاءالله
- عبدالبهاء
- شوقی افندی
- ایادی امرالله
- بیت العدل اعظم
- آموزههای بهائی
- احکام بهائی
- ازدواج بهائی
- سید علیمحمد باب
- من یظهرهالله
- آثار سید علی محمد باب
- نظم اداری
- سفرهای عبدالبهاء به غرب
منابع
- ↑ Religion and women. McGill studies in the history of religions. Arvind Sharma. SUNY Press, 1994. ISBN 0-7914-1689-5 pp.211
- ↑ The Routledge historical atlas of religion in America. Bret E. Carroll. Routledge, 2000 ISBN 0-415-92131-7 p.124
- ↑ Juan Cole (August 2011). "BAHĀʾ-ALLĀH". Encyclopædia Iranica. Online. pp. 422–429. Retrieved 29 October 2020.
- ↑ Smith, Peter. An introduction to the Baha'i faith. Cambridge; New York: Cambridge University Press, 2008. 108-109. ISBN 9780521862516.
- ↑ Buck, Christopher (1991). "Bahá'u'lláh as "World Reformer"" (PDF). Baháʼí Studies. Journal of Bahá’í Studies. 3 (4): 104. Retrieved 2020-05-01.
- ↑ ۶٫۰۰ ۶٫۰۱ ۶٫۰۲ ۶٫۰۳ ۶٫۰۴ ۶٫۰۵ ۶٫۰۶ ۶٫۰۷ ۶٫۰۸ ۶٫۰۹ ۶٫۱۰ ۶٫۱۱ ۶٫۱۲ ۶٫۱۳ ۶٫۱۴ ۶٫۱۵ ۶٫۱۶ ۶٫۱۷ ۶٫۱۸ ۶٫۱۹ ۶٫۲۰ ۶٫۲۱ ۶٫۲۲ ۶٫۲۳ ۶٫۲۴ ۶٫۲۵ ۶٫۲۶ ۶٫۲۷ ۶٫۲۸ ۶٫۲۹ ۶٫۳۰ ۶٫۳۱ ۶٫۳۲ ۶٫۳۳ ۶٫۳۴ ۶٫۳۵ ۶٫۳۶ ۶٫۳۷ ۶٫۳۸ ۶٫۳۹ ۶٫۴۰ ۶٫۴۱ Smith، Peter. An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge University Press، 2008.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ Sergeev, Mikhail. Theory of Religious Cycles Tradition, Modernity, and the Bahá’í Faith. Brill, 2015.
- ↑ «Most Baha'i Nations (2010) | QuickLists | The Association of Religion Data Archives». www.thearda.com. بازبینیشده در 2018-10-20.
- ↑ «Religion: Year In Review 2010 - Worldwide Adherents of All Religions | Britannica.com». 2016-11-20. بازبینیشده در 2018-10-20.
- ↑ حیدری، محمد. «اهمیت همزیستی با بهاییان برای مسلمانان». بیبیسی فارسی. ۱۰ آبان ۱۳۹۶. بازبینیشده در ۰۱-۱۱-۲۰۱۷.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ Sergeev، Mikhail. Theory of Religious Cycles Tradition, Modernity, and the Bahá’í Faith. Brill، 2015.
- ↑ Juan Cole (۱۹۸۲). «مفهوم تجلی در آثار بهائی». Bahá'í Studies: ۱-۳۸.
- ↑ «ظهور الهی». وب سایت رسمی جامعهٔ جهانی بهائی.
- ↑ Smith، Peter. An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge University Press، 2008.
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ The Bahais. Bahai International Community، 2017. شابک ۹۷۸۰۸۷۷۴۳۳۸۴۲.
- ↑ «برخی اعتقادات اساسی». وب سایت رسمی جامعهٔ بهائی ایران.
- ↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ ۱۷٫۳ ۱۷٫۴ ۱۷٫۵ بهاءالله. کتاب اقدس. ویلمت، Illinois، آمریکا: Bahá'í Publishing Trust. شابک ۰-۸۵۳۹۸-۹۹۹-۰. پیوند به کتاب
- ↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ ادیب طاهرزاده. روح انسانی. دانداس، انتاریو، کانادا. شابک ۱-۸۹۶۱۹۳-۰۳-X.
- ↑ ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ ۱۹٫۲ «روح». آئین بهائی.
- ↑ منتخباتی از آثار بهاءالله شماره ۸۱
- ↑ مفاوضات صفحهٔ ۱۷۴
- ↑ ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ ۲۲٫۲ ۲۲٫۳ ۲۲٫۴ Sergeev، Mikhail. Theory of Religious Cycles Tradition, Modernity, and the Bahá’í Faith. Brill، 2015.
- ↑ Momen، Moojan. The Baha'i Faith: A Beginner's Guide. Oneworld Publications، 2012.
- ↑ Smith، Peter. A Concise Encyclopedia of the Bahá'í Faith. One World Publications، 2013.
- ↑ ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ ۲۵٫۲ ۲۵٫۳ ۲۵٫۴ ۲۵٫۵ ۲۵٫۶ ۲۵٫۷ ۲۵٫۸ Momen، Wendi. Understanding the Bahaʼı́ Faith. Dunedin Academic Pres، 2006.
- ↑ ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ ۲۶٫۲ ۲۶٫۳ ۲۶٫۴ ۲۶٫۵ Stockman، Robert. The Baha'i Faith: A Guide For The Perplexed.. Bloomsbury Academic، 2013.
- ↑ The Baha'is. Baha'i International Community، 2017.
- ↑ خطابات مبارکه، حضرت عبدالبهاء، صفحهٔ ۱۶۱
- ↑ پیام ملکوت، عبد الحمید اشراق خاوری، صفحهٔ ۵۹
- ↑ ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ ۳۰٫۲ ۳۰٫۳ ۳۰٫۴ ۳۰٫۵ ۳۰٫۶ ۳۰٫۷ ۳۰٫۸ Momen، Moojan. Baha'i Faith: A Short Introduction.. OneWorld Publication، 1999.
- ↑ مبادی روحانی و تعالیم اجتماعی بهائی صفحهٔ ۱۴
- ↑ بدایعالآثار جلد اول صفحه ۲۱۶
- ↑ پیام ملکوت صفحه ۱۲۴
- ↑ بیت العدل اعظم. پیام ۱۲ اسفند ۱۳۹۱) «پیام ۱۲ اسفند ۱۳۹۱». ۱۲ ا سفند ۱۳۹۱.
- ↑ ۳۵٫۰ ۳۵٫۱ ۳۵٫۲ ۳۵٫۳ ۳۵٫۴ Gervais، Marie. Encyclopedia of Peace Education. Columbia University، 2008.
- ↑ هادلستون، جان. در جستجوی عدالت اجتماعی. Century Press.
- ↑ بیت العدل اعظم. «پیام اول مارس ۲۰۱۷ خطاب به بهاییان عالم». ۱ مارس ۲۰۱۷.
- ↑ Smith، Peter. An introduction to the Baha'i Faith. Cambridge: Cambridge University Press، 2008. 163-164.
- ↑ بیت العدل اعظم. «پیام اوّل مارس خطاب به بهاییان عالم». اوّل مارس ۲۰۱۷.
- ↑ شاهوار، سلی. مدارس فراموش شده: بهاییان و آموزش نوین در ایران. باران، ۲۰۱۳.
- ↑ شاهوار، سلی. مدارس فراموش شده: بهائيان و آموزش و پرورش نوين در ايران. باران، ۲۰۱۳.
- ↑ شاهوار، سلی. مدارس فراموش شده: بهائيان و آموزش و پرورش نوين در ايران. باران، ۲۰۱۳.
- ↑ Mina, Yazdani, (2015). "Higher Education under the Islamic Republic: the Case of the Baha'is". Journal of Educationa. ISSN 1935-7699
- ↑ شوقی افندی. انوار هدایت. چاپ Hornby, Helen (Ed.). انتشارات بهائی، دهلی نو، هندوستان، ۱۹۸۳. ۲۳۳. شابک ۸۱-۸۵۰۹۱-۴۶-۳. پیوند به کتاب
- ↑ Walbridge, John. «دعا و نیایش». bahai-library.org، ۲۰۰۶–۰۳–۲۳. بازبینیشده در ۲۰۰۶–۰۷–۱۱.
- ↑ ج. ای. اسلمنت. بهاءالله و عصر جدید. برزیل: دارالنشر البهائیة فی البرازیل. ۱۲۱. پیوند به کتاب
- ↑ ویلیام هاچر و دوگلاس مارتین. دین بهائی آئین فراگیر جهانی. مؤسسه معارف بهائی. ۲۰۵. پیوند به کتاب
- ↑ داریوش و گریس شاهرخ. اصول دین بهائی. انتشارات ایمجز اینترنشنال. ۳۷.متن کتاب
- ↑ عبد الحمید اشراق خاوری. تقریرات دربارهٔ کتاب مستطاب اقدس. مؤسسه مطبوعات امری آلمان. ۳۳۰. پیوند به کتاب
- ↑ ۵۰٫۰ ۵۰٫۱ ۵۰٫۲ ۵۰٫۳ Smith, Peter. An introduction to the Baha'i faith. Cambridge; New York: Cambridge University Press, 2008. 110. ISBN 9780521862516.
- ↑ Effendi, Shoghi. God passes by. Wilmette, Ill: Baháʼí Pub. Trust, 1970, ©1974. 238. ISBN 0877430209. OCLC 2215097.
- ↑ «Marginality and Apostasy in the Bahá'í Community». Religion (به English): ۱۸۷–۲۰۹. ۲۰۰۷.
- ↑ *D. M. MacEoin (1988). "BĀB, ʿAli Moḥammad Širāzi". Encyclopædia Iranica. Retrieved ۲۰۱۰-۰۵-۰۱.
- ↑ Amanat, Abbas. Iran: A Modern History. Yale University Press, 2017. 240. ISBN 0300112548.
- ↑ Amanat, Abbas. Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran. Ithaca: Cornell University Press, 1989. 332-368. ISBN 0-8014-2098-9.
- ↑ MacEoin, D. M.. BAYĀN(English). . Encyclopedia of Iranica. Retrieved on 2009-09-05.
- ↑ BÁBISM, By Edward G. Browne.p338
- ↑ Amanat, Abbas. Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran. Ithaca: Cornell University Press, 1989. 400-404. ISBN 0-8014-2098-9.
- ↑ «دین بهایی آیین فراگیر جهانی»، نوشتهٔ ویلیام هاچر و دوگلاس مارتین، ص ۴۵
- ↑ ۶۰٫۰ ۶۰٫۱ ۶۰٫۲ ۶۰٫۳ ۶۰٫۴ ۶۰٫۵ ۶۰٫۶ ۶۰٫۷ Smith، Peter. An Introduction to the Bahai Faith. Cambridge University Press، ۲۰۰۸.
- ↑ ۶۱٫۰ ۶۱٫۱ ۶۱٫۲ ۶۱٫۳ ۶۱٫۴ ۶۱٫۵ ۶۱٫۶ ۶۱٫۷ ۶۱٫۸ Smith, Peter. A Concise Encyclopedia of the Bahá'í Faith. Oxford, UK: Oneworld Publications, 1999. ISBN 1-85168-184-1.
- ↑ حقایق الاخبار ناصری، محمد جعفر خورموجی نشر نی ۱۳۶۳، ص ۱۱۶
- ↑ حقایق الاخبار ناصری، محمد جعفر خورموجی نشر نی ۱۳۶۳، صفحهٔ ۱۱۹
- ↑ ۶۴٫۰ ۶۴٫۱ ۶۴٫۲ ۶۴٫۳ ۶۴٫۴ Stockman، Robert. The Baha'i Faith: A Guide For The Perplexed. Bloomsbury، 2013.
- ↑ ۶۵٫۰ ۶۵٫۱ ۶۵٫۲ ۶۵٫۳ موقر بالیوزی، حسن. بهاءالله: شمس حقیقت. George Ronald Oxford.
- ↑ ۶۶٫۰ ۶۶٫۱ ۶۶٫۲ ۶۶٫۳ «The Bahá'í Faith». Britannica Book of the Year. Encyclopædia Britannica. ۱۹۸۸.
- ↑ ۶۷٫۰ ۶۷٫۱ ۶۷٫۲ ۶۷٫۳ ۶۷٫۴ Cole، BAHĀʾ-ALLĀH، 422-429.
- ↑ Manfred Hutter. Bahā'īs. . Encyclopedia of Religion 2nd ed، ش. شابک ۰−۰۲−۸۶۵۷۳۳−۰ (۲۰۰۵): ۷۳۷–۷۴۰.
- ↑ Taherzadeh, Adib (1977). The Revelation of Bahá'u'lláh, Volume 2: Adrianople 1863-68. Oxford, UK: George Ronald. ISBN 0853980713.
- ↑ Momen، Moojan. The Baha'i Faith: A Beginner's Guide. One World Publication، 2012.
- ↑ ۷۱٫۰ ۷۱٫۱ ۷۱٫۲ Momen، Moojan. Baha'u'llah: A Short Biography. OneWorld Publications، 2014.
- ↑ Smith، Peter. An Introduction to the Bahai Faith. Cambridge University Press، ۲۰۰۸.
- ↑ گفتاری کوتاه در مورد آئین بهائی، موژان مؤمن
- ↑ «گزیدهای از آثار حضرت بهاءالله».
- ↑ «Birth Of Baha'u'llah 2014: 5 Facts To Know About The Baha'i Holiday». Huffington Post. 12/11/2014.
- ↑ A. Bausani, D. MacEoin (1982). "ABD-AL-BAHĀ". Encyclopædia Iranica. Retrieved ۲۰۱۰-۰۸-۱۰.
- ↑ Smith، A Concise Encyclopedia of the Bahai Faith، ص ۱۵.
- ↑ Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۴۳.
- ↑ «حضرت عبدالبهاء-مثل اعلای امر بهائی». جامعهٔ جهانی بهائی. بازبینیشده در 4.7.2016.
- ↑ ۸۰٫۰ ۸۰٫۱ Smith، A Concise Encyclopedia of the Bahai Faith، ص ۱۹.
- ↑ Smith، A Concise Encyclopedia of the Bahai Faith، ص ۱۴.
- ↑ ۸۲٫۰ ۸۲٫۱ Mottahedeh، Abdu’l-Bahá's Journey West: The Course of Human Solidarity، ص ۵.
- ↑ Momen، World Religions: Belief, Culture, and Controversy.
- ↑ ۸۴٫۰ ۸۴٫۱ ۸۴٫۲ ۸۴٫۳ ۸۴٫۴ ۸۴٫۵ ۸۴٫۶ ۸۴٫۷ Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۵۳.
- ↑ ۸۵٫۰ ۸۵٫۱ ۸۵٫۲ ۸۵٫۳ ۸۵٫۴ Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۵۲.
- ↑ Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۴۵.
- ↑ ۸۷٫۰ ۸۷٫۱ ۸۷٫۲ ۸۷٫۳ ۸۷٫۴ ۸۷٫۵ Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۴۶.
- ↑ A. Bausani, D. MacEoin (1982). "ABD-AL-BAHĀ". Encyclopædia Iranica. Retrieved ۲۰۱۰-۰۸-۱۰.
- ↑ بهائیانِ ایران و ارتباط با دولتهای خارجی، بیبیسی فارسی
- ↑ جانسون، لووِل. ولی محبوب امرالله. محفل روحانی بهائیان آفریقای جنوبی - ژوهانسبورگ، ۲۰۰۷.
- ↑ گلنفورد اِ میچل. [www.bahai.org «شوقی ربّانی، راهنمای هزاره جدید»]. بازبینیشده در ۲۴ بهمن ۱۳۹۴.
- ↑ قرن انوار. مرکز جهانی بهائی، ۲۰۰۲.
- ↑ اشرف، فؤاد. شوقی ربّانی، حصن حصین شریعت الله. هوفهایم، ۱۹۹۷.
- ↑ Shoghi Effendi. . Oxford: Oneworld Publications.، 2000.
- ↑ ربّانی، شوقی. The Dispensation of Bahá'u'lláh.
- ↑ فتح اعظم، هوشمند. نظم جهانی بهائی. ۱۹۵۵.
- ↑ ربّانی، شوقی. نظامات بهائی (بهائی پروسیجر). محفل روحانی ملّی بهائیان ایران.
- ↑ Momen، Wendi. Understanding the Bahaʼı́ Faith. Dunedin Academic Pres، 2006.
- ↑ ۹۹٫۰ ۹۹٫۱ Smith، Peter. An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge University Press، ۲۰۰۸. شابک ۰-۵۲۱-۸۶۲۵۱-۵.
- ↑ بررسی کتاب: سرکوب و کشتار دگراندیشان مذهبی در ایران، بیبیسی فارسی
- ↑ Shoghi Effendi, The World Order of Bahá’u’lláh. Wilmette, Illinois, Bahá'í Publishing Trust
- ↑ ۱۰۲٫۰ ۱۰۲٫۱ Momen, Moojan (1989). "Bayt-al-`Adl (House of Justice)". Encyclopædia Iranica.
- ↑ Smith، Peter. An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge University Press، ۲۰۰۸. شابک ۰-۵۲۱-۸۶۲۵۱-۵.
- ↑ ۱۰۴٫۰ ۱۰۴٫۱ ۱۰۴٫۲ Momen، Moojan. Baha'u'llah: A Short Biography. Oneworld Publications، 2014.
- ↑ ۱۰۵٫۰ ۱۰۵٫۱ «Baha'i Administration». Bahá’í Encyclopedia Project (به English). ۲۰۱۹.
- ↑ Rabbani, Ruhiyyih (Ed.) (1992). The Ministry of the Custodians 1957-1963. Bahá'í World Centre, p 13.0-85398-350-X
- ↑ Smith, Peter (2008). An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge: Cambridge University Press. p. 55. ISBN 0-521-86251-5.
- ↑ نظر اجمالی در دیانت بهائی، احمد یزدانی، صفحه 53
- ↑ Smith، Peter. An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge University Press، 2008.
- ↑ ۱۱۰٫۰ ۱۱۰٫۱ ۱۱۰٫۲ ۱۱۰٫۳ ۱۱۰٫۴ Smith, Peter. An introduction to the Baha'i faith. Cambridge; New York: Cambridge University Press, 2008. 178-180. ISBN 9780521862516.
- ↑ Momen, Wendi و Moojan Momen. Understanding the Bahaʼı́ faith. Edinburgh: Dunedin Academic Press, 2006. ISBN 9781906716868.
- ↑ ۱۱۲٫۰ ۱۱۲٫۱ ۱۱۲٫۲ Smith, Peter. An introduction to the Baha'i faith. Cambridge; New York: Cambridge University Press, 2008. 183-185. ISBN 9780521862516.
- ↑ ۱۱۳٫۰ ۱۱۳٫۱ Arash Abizadeh (۲۰۰۸). «How Bahá'í Voters Should Vote» (PDF). Journal of Baha’i Studies (به English). The Journal of Baha'i Studies (۱-۴).
- ↑ ۱۱۴٫۰ ۱۱۴٫۱ ۱۱۴٫۲ ۱۱۴٫۳ ۱۱۴٫۴ ۱۱۴٫۵ کتاب نظم اداری بهایی. هوشنگ محمودی. لجنه ملی نشر معارف امری
- ↑ جامعهای جهانی، وبسایت رسمی جامعه جهانی بهائی
- ↑ ۱۱۶٫۰ ۱۱۶٫۱ Smith, Peter. An introduction to the Baha'i faith. Cambridge; New York: Cambridge University Press, 2008. 177. ISBN 9780521862516.
- ↑ http://news.bahai.org/archive/ Baha'is elect Universal House of Justice
- ↑ http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2010/02/100203_l11_aa_book_crackdown_bahais.shtml بررسی کتاب: سرکوب و کشتار دگراندیشان مذهبی در ایران، بیبیسی فارسی
- ↑ Shoghi Effendi, The World Order of Bahá’u’lláh. Wilmette, Illinois, Bahá'í Publishing Trust
- ↑ Momen, Moojan (1989). "Bayt-al-`Adl, House of Justice". Encyclopædia Iranica.
- ↑ Smith, Peter (2000). "Universal House of Justice". A concise encyclopedia of the Bahá'í Faith. Oxford: Oneworld Publications. pp. 346–350. ISBN 1-85168-184-1.
- ↑ ۱۲۲٫۰ ۱۲۲٫۱ ۱۲۲٫۲ ۱۲۲٫۳ Tablets of Baha'u'llah Revealed After the Kitab-i-Aqdas. Bahai Publishing Trust، 1988.
- ↑ کتاب اقدس. مرکز جهانی بهائی، 1992.
- ↑ ۱۲۴٫۰ ۱۲۴٫۱ ۱۲۴٫۲ الواح وصایای حضرت عبدالبهاء. محفل روحانی ملی بهائیان پاکستان، 1960.
- ↑ ۱۲۵٫۰ ۱۲۵٫۱ ۱۲۵٫۲ Momen, Moojan (1989). "Bayt-al-`Adl (House of Justice)". Encyclopædia Iranica.
- ↑ ۱۲۶٫۰ ۱۲۶٫۱ ۱۲۶٫۲ ۱۲۶٫۳ Smith، Peter. An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge University Press، ۲۰۰۸. شابک ۰-۵۲۱-۸۶۲۵۱-۵.
- ↑ ۱۲۷٫۰ ۱۲۷٫۱ «Bayt-Al-Adl». Iranica.
- ↑ Hartz، Paula. Baha'i Faith. Infobase Publishing، 2009.
- ↑ ۱۲۹٫۰ ۱۲۹٫۱ ۱۲۹٫۲ Smith, Peter. An introduction to the Baha'i faith. Cambridge; New York: Cambridge University Press, 2008. 180-182. ISBN 9780521862516.
- ↑ «The temple that welcomes all religions, or none at all». CNN. 11 November 2018.
- ↑ «نخستین معبد آیین بهایی در آمریکای جنوبی در کشور شیلی افتتاح شد». رادیو فردا. 22 مهر 1395.
- ↑ ۱۳۲٫۰ ۱۳۲٫۱ ۱۳۲٫۲ ۱۳۲٫۳ ۱۳۲٫۴ Rafati، V و F Sahba. "Bahai temples". Encyclopædia Iranica.
- ↑ «اعلام برنامهٔ ساخت مشرقالاذکارهای تازه». سرویس خبری جامعه بهائی. 3 اردیبهشت 1393.
- ↑ Vandy Muang. «Baha’i House of Worship emerges in Battambang». The Phnom Penh Post. 7 September 2017.
- ↑ «گشایش معبد کلمبیا طی مراسمی پرنشاط و سرورانگیز». سرویس خبری جامعه بهائی. 1 مرداد 1397.
- ↑ Hutter، Manfred. Encyclopedia of Religion. 2 (2nd ed.). Detroit, Michigan: Macmillan Reference US، 2005.
- ↑ صلحجو، حسن. «'باغبان' محسن مخملباف، جرمهای تازه یک فیلمساز». بیبیسی فارسی. ۲۵ مهر ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۱۶-۱۰-۲۰۱۲.
- ↑ ۱۳۸٫۰ ۱۳۸٫۱ Ioannesyan، Youli. The Development of Babi and Baha'i Communities. Routledge، 2013. 3. شابک ۹۷۸–۰–۴۱۵–۶۶۱۳۶–۲.